ایمان جبری ایمان نیست
حکومتی که می خواهد آرمان و عقیده ای را در جامعه حاکم کند
نمی تواند با قدرت و زور , ایمان و اعتقاد را بر مردم حاکم کند
زیرا این نشدنی است حداکثر این حکومت اگر تعهد دینی داشته باشد
باید بکوشد جامعه را چنان سامان دهد که تجربه دینی و ایمان آوردن
بی اکراه برای یکایک اعضای جامعه همواره میسر باشد , یعنی
فضای جامعه فضایی مساعد برای انتخاب آگاهانه و آزادانه دین باشد
بنابراین اگر مردم یک جامعه واقعاٌ واجد ایمان آزاد و تجربه دینی
نباشند آن جامعه را نمی توان جامعه دینی خواند زیرا چه بسا در
حکومت بخشی از اعمال ظاهری در جامعه حکمفرما باشد مثلا
حکومتی غیر دینی تشخیص بدهد که حجاب چیز خوبی است , منع
از خوردن شراب کار صحیح است یا بریدن دست دزد روش کامیابی
برای پیشگیری از دزدی است . این حکومت متدین و مسلمان نیست
حکومت دینی آن است که ایمان مردم متکفل باشد و نسبت به جذب و
علاقه مردم به دین – نه ظواهر دین- اهتمام ورزد تا خود آنان عملاٌ
به دستورات شریعت و دین روی آورند از سوی دیگر اگر فرض کنیم
حکومت دینی باشد یعنی حکومتی باشد منبعث از ایمان آدمیان و پاسدار
این ایمان, چون ایمان ذاتاٌ امری حُر است باید پاسداری از شرایطی
بکند که امکان آن حُریت را همیشه فراهم سازد همین وبس
ایمان جبری ایمان نیست
دکتر سروش –تحلیل مفهوم حکومت دینی- کیان- ش32
۱ نظر:
واقعا دلنشین بود ... به امید آن روز
ارسال یک نظر