۴.۲۲.۱۳۸۸

آزادي! با تو مي‌بينم

انسان به بشري گفته مي‌شود كه آگاهي در او اراده‌اي پديد آورده است
كه به وي آزادي مي‌بخشد و آزادي يعني امكان سرپيچي از جبر حاكم و
گريز از زنجير عليت جهان.به اين معنا شريعتي آزادي را مي‌ستايد
تو را كه مير غضب هاي استبداد، فراشان خلافت من باز گرفتند و مرا
به تنهايي دردمندم تبعيد كردند و به زنجير بستند چگونه مي‌توانند از
يكديگر بگسلند كه نگاه را از چشم باز نمي‌توانند گرفت و چشم را از
نگاهش باز نمي‌توانند گرفت و من اي آزادي! با تو مي‌بينم

۱ نظر:

. گفت...

سلام ... جملات و گزیده هایی که انتخاب می کنید واقعا روان و گیرا است. همیشه برای معنی آزادی به شریعتی مراجعه کردم و برای شناخت شریعتی به وبلاگت. محمدرضای عزیز خاطره "شرافت در این دیار درخت بی ریشه ایست" خیلی به جا بود و خیلی هم چسبید.ممنون از سر زدنت!
زنده باشی و سبز...
یا علی