دسته اول
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند
عمده آدمها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که
قابل فهم میشوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند
دسته دوم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند
بیشخصیتاند و بیاعتبار. هرگز به چشم نمیآیند. مرده و زندهشان یکی است
دسته سوم
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند
هم تاثیرشان را میگذارند. کسانی که همواره به خاطر ما میمانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم
دسته چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هستند
را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما میروند نرم نرم آهسته آهسته درک میکنیم. باز میشناسیم
میفهمیم که آنان چه بودند. چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها
هستیم. هزار حرف داریم برایشان
اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب
اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب
میشود. سکوت میکنیم و غرقه در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که
میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی
هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد
------------------------------------
دستهبندی انسانها از نگاه شریعتی
۳ نظر:
امید که دسته چهارمتان را هیچ وقت از دست ندید.
هیشه زمانی باقی باشد برایتان و جرأتی که اینبار بگویید، تمام ناگفته هایتان را.
پایدار باشی آقا محمد رضای عزیز.
تلنگریست برای کسانی که میگویند شریعتی فقط با کلمات بازی میکرد تااز چشم تاریخ دور نماند . شریعتی هیچوقت از شعر نگفت ، از شعور گفت.از آدمها گفت. خواست تا فکر کنند و گاهی مقایسه زندگی با آدم بودن را تجربه کنند.
دوست سبز.... انتخابت سبز
سلام
چقدر آدمهای این دسته آخر کمند و چقدر خوب که هستند
کاش اگر چهارمی نیستیم اقلا دومی هم نباشیم
ممنون که انقدر خوب انتخاب می کنید
جدا انتخاب هایتان زیباست
ارسال یک نظر