۵.۲۰.۱۳۹۰

ســـخن عــــاشقی و ســـرمستی بی جاست

صبر کن زین گروه پست نهاد
ای زن بـــا وفــا، دمــار کشـم
یا در آغوش مرگ خواهم خفت
یا تـو را تـنگ در کــنار کشـم
تـا بگــویند مــلتم کــه (فــلان)
اول از خـــصم انــــتقام گرفت
خون دشمن به کام ریخت،سپس
مست گشت و ز دوست کام گرفت
تا که این کاخ های ظلم وسـتم
این چــنین استوار و پابرجاست
ســـخن عــــاشقی و ســـرمستی
از من و تو نگار من بی جاست




شریعتی در تمام لحظات زندگی دغدغه دین و وطن داشت
این یکی از اشعار زیبای شریعتی میباشد 



هیچ نظری موجود نیست: